یادداشت‌هایی پیرامون علم مدرن و سیاست‌گذاری آن

رضا منصوری و سیاست گذاری علمی

در این پست، سری یادداشت هایی پیرامون علم مدرن و سیاست گذاری آن، که توسط دکتر رضا منصوری، استاد گرانش دانشگاه صنعتی شریف از بهمن ماه ۱۳۹۷ در کانال تلگرامی و وبسایت ایشان منتشر می شود را، با کسب اجازه از ایشان قرار می دهیم.

این مطلب با انتشار یادداشت های جدید به روز خواهد شد، پس توصیه میکنیم هر دو هفته یکبار از این مطلب دیدن کنید.

بیوگرافی دکتر رضا منصوری (برگرفته از ویکی پدیا)

رضا منصوری دیپلم خود را در سال ۱۹۶۵ از دبیرستان رهنمای تهران گرفت و در همان سال برای تحصیل در رشته فیزیک به دانشگاه وین رفت. وی در سال ۱۹۷۲ دکتری خود را در رشته فیزیک اخذ کرد و تا سال ۱۹۷۷ (به مدت ۵ سال) استادیار دانشگاه وین بود و پس از انقلاب به ایران بازگشت و در دانشکده فیزیک دانشگاه شریف مشغول فعالیت شد. رضامنصوری خواهرزاده  سید محمود طالقانی، نخستین امام جمعه تهران پس از انقلاب است.

منصوری به همراه سکسل نظریه آزمون نسبیت را ارائه کرده‌است. همچنین تحقیقاتی در زمینه گرانش، نسبیت عام، سیاهچاله ها و کیهان‌شناسی انجام داده‌اند. رضا منصوری در سال ۱۳۵۸ به ایران بازگشت و به عضویت هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف درآمد. او یکی از بنیان‌گذاران پژوهشگاه دانش‌های بنیادی و مرکز تحصیلات تکمیلی در علوم پایه زنجان و مرکز نشر دانشگاهی است. همچنین فعالیت‌هایی هم در فرهنگستان زبان و ادب فارسی داشته‌است. او از بنیان‌گذاران انجمن فیزیک ایران پس از انقلاب است و چند دوره ریاست آن را نیز برعهده داشته‌است.

رضا منصوری از سال ۱۳۶۱ و به مدت ۲۵ سال مدیر مسئول مجلهٔ فیزیک مرکز نشر دانشگاهی و از آغاز انتشار ماهنامه نجوم در سال ۱۳۷۰، تاکنون مدیر مسؤول این ماهنامه بوده‌است. منصوری یکی از پیشگامان همکاری ایران با سرن (سازمان اروپایی پژوهش‌های هسته‌ای) در پروژهٔ LHC بوده‌است. او در دورهٔ ریاست جمهوری محمد خاتمی معاون پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود و تمام خاطرات خود را از دوران حضورش در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف) را در کتابی به نگارش درآورده و به صورت رایگان در دسترس است.

دکتر رضا منصوری تا زمستان ۱۳۹۴ مجری طرح رصدخانه ملی ایران بود اما در همان زمان توسط محمدجواد لاریجانی از این پست برکنار شد.

دانلود رایگان کتاب چهار سال در وزارت عتف (رضا منصوری)

وبسایت رسمی رصدخانه ملی ایران

وبسایت شخصی دکتر رضا منصوری

رضا منصوری

یادداشت‌هایی پیرامون علم مدرن و سیاست‌گذاری آن

شروع یادداشت ها

ارتباطات علم مفهومی است که در چند دههٔ اخیر وارد واژگان علمی ما هم شده است. این مفهوم، بسیار فراتر از مفهوم ترویج علم، فعالیت‌هایی را در بر می‌گیرد که متخصصان یک موضوع برای آگاهی بخشیدن به مردم یا به متخصصان رشته‌های دیگر، که آنها هم مردم تلقی می‌شوند، به زبانی کمتر تخصصی یافته‌های خودشان را بیان می‌کنند. یک وجه از ارتباطات علم برای کشوری مثل ایران که در آستانهٔ ورود به دنیای علم مدرن است، و همزمان مفاهیم منسوخی در فرهنگ آن موجود و زنده است، ترویج مفهوم‌ها و نیز مصداق‌های علم و فعالیت نهادهای علمی گوناگون در سپهر علمی جهان است. این نوع ترویج است که ارتباطات علمی سالم در عرف جهانی را ممکن می‌کند، انحراف از مسیرِ سالمِ تاثیرگذاریِ خِرد مدرن را کمتر می‌کند، به همگنی و رفع چندگنی فرهنگی کمک می‌کند، و در نتیجه هزینه‌های توسعهٔ کشور ما را کاهش می‌دهد.


هدف من از این یادداشت‌ها برقراری این نوع ارتباطات علم است که وجهی ویژهٔ کشور ماست و طبیعی است که نوشتارهای جهانی ارتباطات علم به آن بی‌توجه یا کم توجه‌اند. صحبت‌های پر شمار با همکاران دانشگاهی و پژوهشی رشته‌های مختلف در ایران، و نیز واکنش‌هایی که پیرامون نوشته‌هایم در این سال‌ها دیده‌ام، لزوم توجه به این وجه را برایم بسیار روشن کرده است. در اینجا علم را به معنی دانش، یا مجموع دانسته‌های بشر در علم نوین، نمی‌گیرم. بلکه هر آنچه می‌گیرم که با فرایند علم و فناوریِ مدرنِ دانش-پایه مرتبط باشد، چه فوتبال باشد، چه معنی قدرت باشد، چه تمایز علم با متافیزیک باشد، چه موضوع توسعه باشد، چه علم سیاست به معنی عام آن باشد، و چه شناخت کیهان؛ با این انگیزه که من مطرح کردم هیچ یک برای من تمایزی ندارد.


در نظر دارم یادداشت‌هایم جمعه‌های هر هفته در کانال تلگرامم منتشر شود. از انتشار مجدد آن توسط هر فرد یا گروه خوشنود خواهم شد و آن را در جهت هدف اولیهٔ خودم می‌دانم. از هر بازخورد یا پیشنهادی هم استقبال می‌کنم.

قسمت اول

 بازنگری برنامهٔ دفاع موشکی آمریکا

اوائل دی ماه/ اوائل ژانویه وزارت دفاع آمریکا سند بازنگری دفاع موشکی آمریکا (MDR) را پس از مدت‌ها منتشر کرد. این سند سیاست‌های دولت ترامپ را به منظور توسعه و پرتاب سامانه‌های دفاع موشکی، به ویژه تاکید بر نیاز به فناوری‌هایی با توان مقابله با انواع تهدیدها، تعیین می‌کند. مناسبت سخنرانی ترامپ و معاونش پِنس در پنتاگون در ۲۷ دی/ ۱۷ ژانویه انتشار این سند بود. ترامپ تاکید داشت که تقاضای بودجه او برای سال ۱۳۹۹/ ۲۰۲۰ هزینه‌های «لایهٔ دفاع موشکی فضا-پایه» را در بر می‌گیرد. مسئولان وزارت فاع آمریکا می‌گویند که این لایه در برگیرندهٔ شبکه‌ای است از حسگرهای فضا-پایه و بالقوهٔ موشک‌های رهگیر بالیستیک فضاپایه. مسئولان وزارت دفاع آمریکا بسیار علاقه‌مندند به توسعه و ارسال یک «معماری** حسگرها»ی فضاپایه برای رهگیری موشک‌ها.

نکته: انجمن‌های علمی کشورهای صنعتی پرداختن به سیاست‌های دفاعی کشورشان را وظیفهٔ خود می‌دانند. ما در ایران از آن غافلیم و گاهی هم که مطرح می‌شود اکراه داریم. چرا؟ اگر انجمن‌های علمی به بررسی سیاست‌ها نپردازند و تاثیر سیاست‌ها را بر علم کشور ندانند پس چه انتظاری هست از این که علم و دانشگاه با جامعه مرتبط باشند و جامعه، و نیز دولت به نمایندگی از جامعه، برای علم و دانشگاه هزینه کند. انجمن‌های علمی نمایندهٔ اجتماع علمی و واسط میان اجتماع علمی و جامعه‌اند. ما باید به این نقش بیشتر توجه کنیم.
—————
* FYI, Science Policy News from AIP, number 8, January 24, 2019.

** واژهٔ معماری در جهان صنعتی به معنی هم فرایند و هم نتیجهٔ برنامه‌ریزی، طراحی، و ساخت هر ساختمان یا سازه (چه کالبدی چه معنوی) به کار می‌رود. در فارسی مدرن گاهی مترجمان از واژهٔ «مهندسی» برای این منظور استفاده می‌کنند. من واژهٔ معماری را ترجیح می‌دهم. عنوان کتابم «معماری علم» هم با همین منظور است.

قسمت دوم

حباب آموزش عالی در ایران: تعداد دانش‌آموختگان دکتری

حدود یک ماه و نیم پیش این خبر از NSF توجهم را جلب کرد. تعداد درجه‌های دکتری اعطا شده در ایالات متحده آمریکا در سال ۱۳۹۶/ ۲۰۱۷ نسبت به سال قبلش کمی کاهش پیدا کرده و به ۵۴.۶۶۴ رسیده است. به تقریب مورد بحث من این عدد را ۶۰.۰۰۰ بگیرید. در سال‌های جاری در ایران سالانه ۳۰.۰۰۰ درجهٔ دکتری اعطا می‌شود. جمعیت آمریکا به تقریب ۴ برابر ایران است. به این ترتیب، مراکز دانشگاهی ما در ایران، به نسبت جمعیت، سالانه دو برابر امریکا درجهٔ دکتری اعطا می‌کنند. می‌دانیم که مراکز آموزش عالی و پژوهشی ما کمتر از ۱۰ در صد این تعداد دانش‌آموختهٔ دکتری را استخدام می‌کنند و نود درصد جویای کار می‌مانند. این حباب ترکیده است.

همین هفته هم تعداد شاغلان دانشگر و مهندس در ایالات متحده با درجهٔ دکتری در سال ۱۳۹۶/ ۲۰۱۷  اعلام شد : ۹۶۷.۵۰۰. مشابه این رقم برای ایران مشخص نیست اما اگر تعداد حدود ۵۰.۰۰۰ نفر هیئت علمی دانشگاه‌ها را با درجهٔ دکتری در ایران دو برابر کنیم، یعنی ۱۰۰.۰۰۰، حد بالای این رقم خواهد بود و ۴ برابر آن که نسبت جمعیت را هم منظور کند می‌شود ۴۰۰.۰۰۰ که کمتر از نصف عدد متناظر در ایالات متحده است.
همچنین مقایسه کنید با تعداد پسادکتری‌هایی که در سال ۱۳۹۶/ ۲۰۱۷ پژوهانه‌گیر سازمان‌های فدرال ایالات متحده بوده‌اند : ۲۹۷۵.

نظر: یاد این گفتهٔ دبیر پیشین شورای انقلاب فرهنگی افتادم که «سرعت رشد علم ما در ایران به قدری است که نگران کشورهای صنعتی هستیم».

سوال: این چه سیاستی بوده که منجر به این حباب شده است؟ چه سیاستی در شورای انقلاب فرهگی اتخاذ شده که منجر به این حباب و منجر به این گزاره از دبیرش شده است؟ چرا کمیسیون آموزش مجلس اعتراضی به سیاست‌های جاری و اعتراضی به نتیجهٔ این سیاست‌ها نداشته است؟ چرا ما دانشگاهیان در عمل از این سیاستِ گرفتن دانشجوی تحصیلات تکمیلی حمایت کرده‌ایم؟ چرا وزارت عتف موفق نمی‌شود این حباب ترکیده را مدیریت کند؟ اصلا چرا دانشجوی تحصیلات تکمیلی می‌گیریم؟ این مقاطع تحصیلی چه ارتباطی با توسعهٔ کشور دارد؟

قسمت سوم

 

 اعلام محدودیت برای پژوهشگران ایالات متحده در همکاری پژوهشی با کشورهای حساس

وزارت انرژی ایالات متحده در تاریخ ۱۱ بهمن/۳۱ ژانویه طی یادداشتی اعلام کرد کارکنان، پژوهانه‌گیران، و هر طرف قرارداد این وزارت را در مشارکت با برنامه‌های استخدام نخبگان کشورهای حساس محدود می‌کند. همین وزارت در بیانیه‌ای توضیح داده است که منظور از این سیاست قطع نفوذ برنامه‌های جذب نخبگان کشورهای خارجی در اجتماع علمی آمریکا است، به ویژه در پردیس‌های آزمایشگاهی وزارت انرژی. این اقدام به منظور حفظ امنیت ملی و یک-پارچگی علمی آمریکا است.
گرچه در یادداشت وزارتی و نیز در گزارهٔ پیرو آن صحبتی از هیچ کشور نمی‌شود اما مقامات امنیتی آمریکا صحبت از چین می‌کنند که از دستاوردهای پژوهشی آمریکا از طریق دادن پژوهانه و همکاری کوتاه مدت با پژوهشگران آمریکایی به تجارب آن‌ها، که با هزینهٔ زیاد به دست آمده، با هزینهٔ کم دسترسی پیدا می‌کند. سازمان‌های فدرال دیگر ایالات متحده هم اکنون مشغول بررسی اقدام‌های مشابه‌اند تا از پیشرو بودن آمریکا در حوزه‌های پژوهشی و فناوری‌های براینده (emerging technologies) (*) حفاظت کنند.

نظر:

این واژه‌های کلیدیِ زمینه‌های پژوهشی براینده را خوب به یاد بسپارید: فناوری‌های براینده، پژوهش‌ها و فناوری‌های دگرساز (transformative)، و فناوری‌های پاشاننده (disruptive technologies) که بیش از هر زمینه به کلان داده، هوش مصنوعی (هومَص)، و فناوری‌های کوانتومی اشاره دارند. همین روزها موردی به من ارجاع شد از یک دانش‌آموختهٔ کارشناسی ارشد ایرانی در رشتهٔ رباتیک که از دانشگاهی در فرانسه پذیرش دکتری در زمینه رباتیک و هوش مصنوعی گرفته بوده؛ پس از گرفتن ویزا و رفتن به فرانسه و طی همه مراحل ثبت‌نام دست آخر نهادی امنیتی از ثبت‌نام او ممانعت کرده است و تلاش استادان مربوطه برای رفع مشکل به جایی نرسیده است.
ما برای این زمینه‌های پژوهش وفناوری، که در چند ده سال آینده ماهیت انسان و جامعهٔ بشری را تغییر خواهد داد، چقدر آمادگی داریم؟ نهادهای آموزش و پژوهش و فناوری ما تا چه اندازه آگاهی از این تحولات و آمادگی برای جذب دارند؟ چه بخشی از جامعه می‌تواند نهادهای فرهنگی ما را که معمولاً رو به گذشته دارند با این فرهنگ آیندهٔ بشر آشنا کند؟ الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، که ایران ۱۳۴۴ را ترسیم می‌کند، چرا با این تحولات بیگانه است؟
———
* واژه‌های انگلیسی emergent و emerging از فعل to emerge بر چند مفهوم اطلاق می‌شود. در مطالعاتِ علم به پدیده‌هایی بر می‌خوریم که در اجزای یک سامانه ناموجود است اما در سامانه موجود می‌شود. این مفهوم را نمی‌شود در فارسی با کلمهٔ نوظهور بیان کرد. فعل فارسی «برامدن» و ترکیب «پدیدهٔ برامده» به خوبی موضوع را بیان می‌کند (رک کتاب من با عنوان مبانی تفکر در علوم فیزیکی). در زمینهٔ سیاست‌گذاری هم، که این جا منظور من است، می‌شود از همین فعل و مشتقات آن مانند براینده و برایان استفاده کرد؛ به مشابهت کلمه‌های رونده و روان از فعل رفتن نگاه بکنید! دقت کنیم که فناوری براینده نوظهور نیست؛ قرار است «ظاهر» بشود!

دیدگاهتان را بنویسید